سرزمین هر آدمی، یک خانهی غربت دارد. که در مالکیت هیچ کسی نیست، که جای هیچ کسی نیست. مکان اَمنِ تنهایی آدمیست. دیوار به دیوار خانهاش آیینهست و او میپندارد که خود را دارد. که از خودش فقط خودش باقی میماند. آنجاست که خود را میبیند و به یقین میرسد که غریب است. که برای اینجا و اکنون نیست و در نهایت نخواهد بود و نیست. که غربت مِلکِ آبا و اجدادی آدم است. که غربت همه دارایی من است.
-
نویسنده: حسین (اروند) سبزغلامی